سال هاست که وضعیت آشفته معماری امروز ایران گریبانگیر کلان شهرهای کشور شده و راه حل های مقطعی و عموما بخشنامه ای هم تاثیری در بهبود این روند نداشته است. در چنین شرایطی روز به روز بر تعداد بناهای بی قواره، فاقد روح و حس زیباشناختی و ناهمخوان با کاربری بناافزوده می شود. روندی که با وجود هشدارهای کارشناسان دلسوز و مطلع، همچنان ادامه داشته و هنر و صنعت معماری را بازیچه افراد سودجو ساخته است.
دکتر «ابراهیم یوسفی» فارغ التحصیل معماری داخلی از دانشگاه «مترو پولیتن» منچستر و مشاور هنری هلدینگ دلتا در همین ارتباط نکاتی رامطرح کرده که خواندن آنها به ویژه برای علاقه مندان به معماری امروز ایران و طراحی داخلی خالی از لطف نخواهد بود.
گفتگوی مجله دلتا با ایشان را در ادامه می خوانید:
شرایط معماری امروز ایران را چگونه ارزیابی می کنید ؟
اگر بخواهیم شرایط کنونی معماری کشور را با توجه به فرهنگ، نیازهای روز و محیط زندگی مورد بررسی قرار دهیم باید بگویم به جز ۵% محدود از آثار معماری امروز ما، بقیه را می توان یک کابوس و سردرگمی واقعی دانست. شرایطی که باید هرچه زودتر تغییر کند.
آنچه بر معماری ایران معاصر رفته است، یک داستان یک روزه نیست؛ بلکه خشت کجی است که چهل سال بالا رفته و البته با تمام این اوصاف من فکر می کنم هنوز فرصت بازگشت فراهم است.
آقای دکتر عده ای این دیدگاه ها را سیاه نمایی می دانند.نظر شما در این باره چیست ؟
تمام افراد از هر صنف یا در هر سطح سوادی و حق دارند درباره معماری اظهارنظر کنند چرا که معماری محیط زندگی ما را شکل داده و می تواند یک زن خانه دار سالم را سال ها سلامت وشاداب نگاه دارد و یا طی یک ماه روانه مطب پزشک و بیمارستان اعصاب و روان کند. می توان یک مجموعه تجاری را از طریق معماری به یک ابرقدرت تجاری بدل کرد و یا از سوی دیگر به خاک سیاه نشاند.
در همین ارتباط بخوانید:
این قدرت معماری است، اما مسئله من این است که چه کسی می تواند از شرایط کنونی معماری ایران خوشنود باشد؟! پاسخ مشخص است. کسانی که وضعیت امروز معماری را رقم زده اند و حاضر نیستند حتی یک جمله از مقاله های روز معماری را مطالعه کنند تا علمشان به روز شود، از این اوضاع سود می برند.
فکر می کنید چه کسانی بیشترین خسارت را می بینند؟
ما همه قربانی هستیم! شاید بتوانیم یک لباس نازیبا را عوض کنیم حتی می توانیم یک طراح بیاوریم و منزلمان را مطابق نیاز و سلیقه طراحی و چیدمان کنیم اما یک ساختمان زشت و بد ترکیب و بی کیفیت که روبه روی منزل ما ساخته شده است را باید هر روز ببینیم و تحمل کنیم. به همین دلیل است که معتقدم همه افراد جامعه، قربانی معماری امروز ایران هستند.
در این میان چه کسانی مقصرهستند؟
در گام اول، بزرگترین مقصر ما معماران هستیم که وقتی فارغ التحصیل می شویم،کتاب و درس و مطالعه را کنار می گذاریم و فکر می کنیم دیگر نیازی به مطالعه نیست. ما از دانشگاه هایی فارغ التحصیل می شویم که اساتیدشان ۴۰سال قبل فارغ التحصیل شده اند. علم معماری آن ها هم از همان زمان دست نخورده مانده است.در چنین شریطی،عده ای بدون تحصیلات آکادمیک و با اطلاع از شرایط معماری امروز ایران ، از همکاران ما پیشی می گیرند و به صورت آزاد وارد عرصه ساخت و ساز می شوند. در حقیقت ما هم قربانی هستیم و هم مقصر.
در مرحله دوم باید به کارفرمایانی اشاره کنم که بدون اطلاع از آن کیفیتی که باید برایش پول بدهند سراغ دلالان و سازنده هایی می روند که ساختمان ها را بزک می کنند. آنهااین بنا ها را با کیفیت وحشتناک حتی پیش از اخذ پایان کار خریداری می کنند و بسیاری از این پروژه ها همین امروز حتی نتوانسته اند از شهرداری پایان کار و سند دریافت کنند و تعدادی از آنها هرگز موفق نخواهند شد.
راهکار عملی را در چه می دانید؟ شما چه اقدامی در این زمینه انجام داده اید؟
من صادقانه نگرانی خود را به همکارانم منتقل کردم. اما متاسفانه مورد ملامت و بی مهری برخی از همکاران قرار گرفتم. در حال حاضر شخصاً در فضای مجازی، اطلاعات و نکات آموزشی را در اختیار عموم مردم قرار می دهم.در این فضا محدودیتی نیست و در هفته بیش از یکصد هزار نفر صدای مرا می شنوند.
فکر می کنم باید راهکار آگاهسازی کارفرما را پیگیری کنیم. اگر کارفرما بداند که در ازای پولی که می پردازد چه کیفیتی را باید دریافت کند معمار و افراد سازنده را مجبور خواهد کرد کیفیت لازم را در کار داشته باشند و شرکت های کارشناسی قیمت هر ساختمان را بر اساس کیفیت ساخت تعیین کنند. این اتفاقی است که همه جای دنیا رایج است. باید ساختمان ها شناسنامه دار شوند. متاسفانه شهرداری هم خود از عوامل نابودی صنعت ساختمان است و با کم کاری ها و گاه سودجویی به این عرصه ورود کرده است. این بی مسئولیتی ها در هر کشور قانونمندی باید پیگرد قانونی داشته باشد و فرد خاطی را به نحوی جریمه کنند که دیگر توان بازگشت به این عرصه را نداشته باشد.
در همین ارتباط بخوانید:
بهترین معمار تاریخ برای شاگرد ایرانی خود چه کرد؟
شما با استودیوهای معماری بین المللی کار کرده اید، تفاوت ما با آنان در چه زمینه هایی است؟
ما در دو زمینه عمده با کشورهای پیشرو در معماری تفاوت جدی داریم. نخست در علم و سپس در اصول کار و اخلاق حرفه ای. این دو در کنار هم می توانند توفیق داشته باشند و هیچ یک به تنهایی موفقیتی کسب نخواهند کرد. ما در دانشگاه ها مسیر نادرستی را انتخاب کرده ایم. مدیران و اساتید دانشگاه امیدی به بهبود شرایط نداشته و گویی شرایط آموزش معماری امروز ایران را به تقدیر واگذاشته اند.
این برای من دردناک است که می بینم فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد معماری برای یادگیری مبانی اولیه معماری به کارگاه های ما مراجعه می کنند.این رویه را می توان خیانت به دانشجویانی دانست که با عشق وارد دانشگاه می شوند اما در نهایت هرگز آن معماری ای که پیش از دانشگاه در جهان سراغ داشتند را به چشم ندیده و دلسرد شده اند.
از سوی دیگر وقتی شما علم داشته باشید اما اصول حرفه ای بودن را ندانید حتی اگر در کشور خودمان موفق باشید جهان شما رانخواهد پذیرفت حتی اگر تنها معمار بازمانده روی زمین باشید. معتقدم ما در برخی زمینه ها مانند ورود به صنعت ساختمان نیم قرن عقب هستیم اما زیر ساخت لازم را داریم و می توانیم به سرعت این فاصله را با درایت جبران کنیم.
چگونه می توان این فاصله را کم کرد ؟
باید از دانشگاه شروع کرد و دانشجویان را با علم روز تربیت کرد. به علم، ایمان داشته و به اصول حرفه ای پایبند باشیم. هر کاری را برای رضایت کارفرما انجام ندهیم. دوستان و دانشجویان از من شنیده اند که گفته ام ما پزشکان ساختمان هستیم و باید حرفه ای رفتار کنیم. برای کسب درآمد تن به طراحی و اجرای هر اثری ندهیم نه تنها جامعه معماری بلکه تمامی تخصص ها باید پایبند به اصول حرفه ای شوند و علمشان را این گونه خرج کنند تا معماری امروز ایران را از این وضعیت نجات دهند.
احمد
۸ خرداد ۱۳۹۷ در ۱۰:۳۷ ب٫ظ
ممنون هرچند امیدی به بهبود شرایط کشور نمی بینیم