«از مادرم متنفرم» یک عبارت دردناک و پیچیده است که میتواند عواقب شدیدی در روابط خانوادگی داشته باشد. والدین سمی ممکن است به دلایلی همچون بیماریهای روحی، فشارهای مالی، سوء استفاده از مواد مخدر و … رفتارهای سمی از خود نشان دهند. با مجله اینترنتی دلتا همراه باشید تا نشانه های والدین سمی را بهتر بشناسید.
چند راهکار برای بهبود رابطه
۱- مشاوره با متخصص: مراجعه به یک مشاور خانواده، روانشناس یا مشاور روانشناسی میتواند به شما کمک کند تا مشکلات خانوادگی را بررسی کرده و راهکارهایی برای بهبود روابط پیشنهاد دهد.
۲- تلاش برای ارتباط سالم با مادر: اگرچه بسیار دشوار است، اما تلاش برای برقراری ارتباط سالم با مادر خود میتواند بهبودی روابط را به همراه داشته باشد. برای این کار، باید سعی کنید تا از انتقاد و تهدید خودداری کنید و با او در مورد مسائل خانوادگی به صورت باز و روان صحبت کنید.
۳- بهرهگیری از روشهای دیگر: روشهای دیگری همچون مطالعه، رفتاردرمانی، مدیتیشن و یوگا نیز میتواند به شما کمک کند تا با استرس و اضطراب خود مقابله کنید و با روابط خانوادگی سالمتری مواجه شوید.
همانطور که گفته شد، اگر احساس میکنید با والدین سمی روبهرو هستید، اولین گام برای رسیدن به حل مشکل، قبول کردن این واقعیت است که شاید همچنان دچار احساس ناامنی و رنج باشید. در این صورت، بهتر است با مشاوره، به دنبال یافتن راهکارهای مناسب برای حل مشکلات خود باشید. همچنین میتوانید با مطالعه در مورد روابط پدر و مادر و شیوههای ارتباطی سالم، به دانش خود در این زمینه افزوده و به بهبود روابط خود با والدین سمی کمک کنید.
نشانه های والدین سمی عبارت است از:
- محدودیت یا از بین بردن ارتباطات فرزند با دیگران.
- انتقادات و توهین به فرزندان به صورت مداوم.
- فشار بر فرزند برای دستیابی به اهدافی که والد میخواهد.
- عدم احترام به مرزها و مراحل توسعه فرزند.
- تحریم یا عدم تایید احساسات و نیازهای فرزند.
- ترسیم تصویر منفی از فرزند برای دیگران.
- به تناسب نبودن اندازه تنبیه با خطاهای فرزند.
- تحریک به رفتارهایی که ممکن است آسیب روحی و جسمی به فرزند برساند.
- تلاش برای کنترل زندگی فرزندان به صورت بیش از حد.
- بیاحترامی به خود فرزند و خودکشی ناشی از این بیاحترامی.
اگر احساس میکنید والد شما دارای این نشانههاست، میتوانید با مشاوره یک روانشناس به دنبال راهکارهای مناسب برای مواجهه با این موقعیت باشید.
چگونه با تنفر از والدین در بزرگسالی کنار بیاییم؟
مشکلات رابطه خود و نشانه های والدین سمی خود را بشناسید.
پذیرش واقعیت: برای پیشرفت در این مسیر، شما باید ابتدا بپذیرید که ممکن است رابطه شما با والدینتان تا حدی نامطلوب باشد و این ممکن است سخت و دردناک باشد، اما با پذیرش واقعیت، میتوانید از آن به عنوان یک ابتکار برای بهبود رابطه استفاده کنید.
تلاش برای اصلاح رابطه: برای این که رابطه شما با والدین بهتر شود، باید تلاش کنید تا به دنبال اصلاح آن باشید. ممکن است برای رسیدن به این هدف، نیاز به مراجعه به روانشناس یا مشاوره داشته باشید.
تغییر نگرش: یکی از راههایی که میتواند بهبود رابطه شما با والدین را به همراه داشته باشد، تغییر نگرش شماست. در بعضی مواقع، تنها تغییر نگرش شما نسبت به والدین میتواند تغییری در رابطه شما به همراه داشته باشد.
مراجعه به مشاوره: مراجعه به روانشناس یا مشاوره نیز میتواند به شما در کنار آمدن با تنفر از والدین کمک کند. مشاوره باعث میشود تا شما بهتر با وضعیت خود آشنا شوید و راهحلهایی برای بهبود رابطه با والدین سمی خود پیدا کنید.
راهکارهای مفید برای مقابله با نشانه های والدین سمی
در نهایت، باید به خودتان و والدینتان زمان بیشتری بدهید. تلاش کنید تا با صحبت کردن و در کنار مشاوره یا کمک دیگران تجربه خود را به اشتراک بگذارید. به دنبال کسانی بگردید که تجربه مشابهی داشتهاند و با آنها صحبت کنید. همچنین، شرکت در گروههای حمایتی میتواند به شما کمک کند تا احساس تنهایی نکنید. اما باید به یاد داشت که برای شفا یافتن، نیاز است که به خودتان و وضعیت فعلیتان توجه کنید و در مقابل تنفر، سعی کنید با تحلیل عقلانی و به دنبال راهحلهای مناسب برای خودتان باشید.
پیشنهاد مطالعه: مطلب رنگ سیاه نشانه چیست؟ قدرت یا افسردگی را بخوانید.
ناشناس
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۰:۰۵ ق٫ظ
حرف شنیدم پوشکش را عوض کردم مثل گل نگهداری کردم امروز که نیست آرامم گله نکنید ما هم پیر میشویم
عاطفه
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۲۹ ب٫ظ
بنظرم والدین هرچی سمی.. شماها ازیک سنی به بعد زندگی خودتون داریدسعی کن شما سمی نباشی👍
مونا اصفهانی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۱۹ ق٫ظ
👍❤
ناشناس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۵۵ ب٫ظ
ناشناس
۱۳ آبان ۱۴۰۱ در ۱:۲۱ ق٫ظ
ناشناس
۱۰ آبان ۱۴۰۱ در ۷:۳۲ ب٫ظ
درسته هستن والدینی که هنوز رفتار شون با بچهها شون درست نیست اما چیکار باید کرد ما نباید بی احترامی بهشون کنیم
حسین سوری
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۴۵ ب٫ظ
خاک تو سر هرچی والدینه والدین بمیرند یک مال پرو پیمون و چرب و چیلی به ارث بزارند خوبه !؟ همه بدند شما که پیشرفت نکردید هر کار دلتون خواست کردید ، سیگارو قلیان و افیون می کشید دندون تون هم را مسواک نمی زنید خو بید شما که در برابر والدین پاتون را دراز می کنید و صداتون را بلند می کنید خوبید .
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۵:۳۴ ق٫ظ
والدین بدند هیچ کاریش هم نمی شه کرد باب میلمون نهی خانه و زمین پ مستغلات بماممون نعمی کنند مرتب پیل نعمی دند بریم سیگارو قلیان مواد بع کعشیم ، نعمی زارن خوش باشیم و کعیف وحال دنیا را بعکنیم همش گیر می دند همش سر به سرمون می می زارند همش به امور شخصی مون کار دارند
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۱:۴۸ ب٫ظ
فقط خدا… فقط خدا می دونه حق کیه ، ناحق کیه. فقط خدا می دونه کی راست می گه ، کی دروغ میگه …. اصلا” پدر شمر ابن زل جوشن مادر هند جگرخوار الاد حق داره فحش و ناسزا بگه صداشو بلند کنه دست بلند کنه تا همسایه ای بلهوس و شیطان صفت پنهانی با مادرش رابطه برقرار کنه و کار اختلاف را یکسره کنه که البته با نفرین ۲خانواده دیگر، آن خبیس تصادف کردو بدرک واصل شد
عاطفه
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۲۷ ب٫ظ
فقط نظر اونیکه میگه والدین بهم پول نمیدن برم فشنگ داغ بکشم.. یعنی خاک دوعالم برسرت. یکم تایپ یادبگیر
ناشناس
۱۰ آبان ۱۴۰۱ در ۷:۲۵ ب٫ظ
این مطلب بسیار عالی بود
پروانه حیدری
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۰۱ ب٫ظ
جونم براتون بگه: هم عالی، هم متعالی هم واقعیت. به دفتر روزنامه اطلاعات مراجعه و کتاب سه جلدی اخلاق برای همه یا (راه ورسم زندءگی) را بخوانید . بیشتر دلخوری ها از نا آگاهی و ندانستن است .
علی بیانی
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۱۴ ب٫ظ
فرمودید لی احترامی؟ تا زمانی که قلمبه قلمبه پول بدی همیشه باب میل و مطیع امرشون باشی و به دودو دمشون به بطالت شون به ترک تحصیل شون ایراد نگیری پدر ومادر خوبی هستی ، در غیر این صورت: خفه شو، خفه شو حرومراده ای لعنتی هستی و چه زندگی ها از بد اخلاقی ها پاشیده شده زنم طلاق گرفت ، عروسم با ۱۵۰ تا سکه طلاق گرفت دراین دوره زمونه مرد باشه کسی زن بگیره صد صلوات آرامش بخشه.
مونا اصفهانی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۰:۰۶ ق٫ظ
لطفا مودبانه پاسخ دوستان دیگر را بدهید. تشکر
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۱:۱۰ ب٫ظ
این مطلب برای فرزتدراحت طلب مفت خوار زیاده خوار عالی و خوب بود… ولی برای والدین سم و زهرمارحلایل بود. ای الاد ناخلف هرچه از من خوردی و بردی و۱۲۰ کیلو هیکل پرواری کردیکه از پشت به والدین ضربه بزنی و درمقابل عدم پیشرفتت طلب کار هم باشی ، از گوشت سگ حروم ترد باشه صبر کن بابا را زیر چک و لگد و فوش و ناسزا و افترا قرار می دی؟ اگه بدتر از این به روز سیاه نیفتادی تا رب و روبت یادت بره ،نفرین من بود که زنت طلاق گرفت و طفلی که من ندیدمش یتیم شد ای انسان ناکی می خواهی شیطان لئیم را دروجودت نگه داری؟
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۱:۳۲ ب٫ظ
نازنینی آمدودستی بدل مازدورفت(۲) پردهءخلوت این غمزده بالا زدو رفت/ کنج تنهایی منو به خیالی خوش کرد/ خواب خورشیدبه چشم شب یلدازدورفت / و درد بی همزبانی وبی یاری مرادیدو،دریقش آمد/ آتش به کلبهای ویرانم زدو رفت / آشیان سوخته ای مرا به چه کارش بود؟ مثل برق آمدو، در خشک ونر من زدورفت / رفت و، ازگریهء طوفانی ام اندیشه نکرد/ چه دلی داشت کهجدا شدو رفت / بوءد آیازدیوانه ای خود یاد کند / آن که زنجیر بلا به پایم زدو رفت / آنکه زنجیر بلا به پایم زدو رفت
مدیرروستا
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۳:۳۶ ب٫ظ
من نظری قابل خوندن ندارم ، ولی کاری کنیم که نه سیخ بعسوزد و نه کباب بعسوزد . اگر مثلتیم، هر مرد هر زن هر دختر هر پعسر به وظائف خودشون عمل کنن این مشگل ها و این منم منم ها و چعکنم چعکنم ها و کله و شکایت ها پیشبعمی آد . خداهمه ای ما انسان ها را از شر شیطان و شیاطین حفظ کنه .
کمال آبادی
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۰:۰۰ ق٫ظ
مطلب تکان دهنده و پیچیده و بهرنجی بود . خدا بداد چنین خانواده با چنین پدیده ای شومی بعرسه .
ارجمندی
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۰:۰۳ ق٫ظ
عالی و دقیق بود
ناشناس
۲۷ مهر ۱۴۰۱ در ۱:۲۷ ب٫ظ
والدین من هم سمی بودن و هستن و خواهند بود فقط دارم ازشون دوری میکنم. وقتی ازشون دورم خیلی راحتم.احساس ارامش دارم و سعی میکنم با بچه هام جوری که اونا با من رفتار کردن رفتار نکنم
الهام الهامی
۲۷ مهر ۱۴۰۱ در ۱:۵۵ ب٫ظ
سپاس از همراهی شما دوست عزیز🌹🌹
رضا مکرمی لنگرودی
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۶:۵۵ ب٫ظ
ای عزیزان این دنیا به هیج کس وفا نکرده اگه می شه اگه مقدوره اگه جا داره بدی متعلقین را توی خودتون بریزید و دور هم باشید و علی وار و فاطمه وار مهربون باسید . همسرم که بیرحمانه ازم جداشدی و بلهوسی را تجربه کردی: همه چیز برای من باید از تو می رسید حتی احساساتم، حتی تمایلاتم باید ازنوع تمایلات تو می شد، روح تو ، توی روحم خزیده بود، درست مثل کرمی که آهسته راهی برای خودش داخل سیب باز می کرده باشد و اونقدر اوتو بخوره که دیگه چیزی ازش باقی نمونه ، غیراز پوست و هسته
ناشناس
۲۷ مهر ۱۴۰۱ در ۱۱:۳۴ ق٫ظ
بی نام
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۱۵ ق٫ظ
نصف پدر و مادر ها والدین سمی هستن.
تلخه ولی حقه
یتیم زاده
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۲۲ ب٫ظ
نمک نشناس نانجیب پدر مادر که از جان برات مایه گزاشته هرچی خواستی برات خریده این دمو دستگاه و این مال و اتومبیل و ساختمان و …. کی بهت داده؟ هر بلا و اهانتی که ب والده کردی مطمئن باش اولادت ده برالرش را سرت می اره پس اون طفلی که یتیم و بی پناهه شکایتشو به کجا ببره؟
مونا اصفهانی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۰:۰۶ ق٫ظ
دوست عزیز نظر همه دوستان محترمه. لطفا با ادبیات مناسب پاسخ دهید که توهین به شخصیت افراد نباشه.
جمشیدبدرگورائم(اردءبیل)
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۳۳ ب٫ظ
از مطالب مفیدوجالب و عبرت آموز مجله دلتا و نیز از صبرو برد باری دست اندرکاران زحمتکش مجموعهء دلتا متشکریم.
مونا اصفهانی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۵۷ ق٫ظ
درود بر شما و ممنون از همراهیتون دوست عزیز 🌹
امضاء محفوظ
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۳:۰۷ ق٫ظ
کلید صبح، در پلک های توست، دست مرا بگیر از چهار راه خواب گذر کن، بگذار بگذریم زین خیل خفته گان، دست مرا بگیر تا به سروایم : در دست های من بال کبوتریست. درودو بدرود بر همه انسان های باوجدان و منصف و راستین . خداحافظ
فرامرزکمیجانی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۳:۲۰ ق٫ظ
دست مرا بگیر از چهار راه خواب گذرکن. در دست های من بال کبوتریست…. هموطن گرامی، بسیار لطیف و عالی و مخملین و پراحساس و بدور از هرگونه ریایی بیان و نواختی
علی سمارج
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۶:۰۵ ق٫ظ
پدر مادر بده ، بد بچه هاشو می تو الاد خوبی که با لاترین ظلم را با ترک تحصیل با ولگردی وبا دودو دم و بااینو با اون دوا کردن کردی بشکنه دستی که نمک نداره. گنجشگ به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم آرامگاه خستگیم بود طوفان تو آنرا از من گرفت. کجای دنیای ترا گرفته بودم ؟ خداگفت: ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی ، بادراگفتم لانه ات را واژگون کند، آنگاه تو از کمین مار پر گشودی . چه بسیار بلاها که از تو بواسطه محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی
کومال آبادی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۶:۲۲ ق٫ظ
یادمان باشد تنها دوست داشتن کافی نهی عشق مراقبت می خواهد که زنت از دستت عاصی نشه طلاقش رابعگیره بعگیره. بعره/ یادمان باشد که امروز اول هفته روز شنبه است/ که نام دیگر صبرو تحمل جنبه است/ یادمان باشد که ورزش لازم است/ بهرسلامت های من/ یادمان باشد که نام میوهءاین فصل عالی انبه است/ یادمان باشدکه راز شادمانی خنده است/ گوش بفرمان همسرت مژگان باشی ودر دست تو ، جای سبد یک زنبه است/ یادمان باشذ که امروز اول هفته روز شنبه است ! هفته تون به شادمانی و خوشی.
محمدمحودی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۶:۳۷ ق٫ظ
باسلام و بادرود …..و ایشالله سلامتو عاقبت بخیر باشید . تافرصت هست تا نفس می آدو میره از همهءتوانمان استفاده کنیم. برای بهتر شدن ، مهربون تر شدن ، حیف است هر روز بگذرد و هیچ تعقیر حاصل نشود .
آذر گشت
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۷:۰۲ ق٫ظ
سه چیز پدر را می کشد: ۱ – روزگار لاکردار ۲ – زن نابکار ۳ -الاد ناخلف
مونا اصفهانی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۹:۵۲ ق٫ظ
ممنون از نوشتن نظرتون
عباس شباویز
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۸:۳۷ ق٫ظ
مردگان،چشمان زندگان را وا می کنند مردگان بهترین مشاوران ما هستن . مرگ همت را مساوی می کند دلم بحال متکبران و خود خواهانی که حتی یک بار به مرگ فکرنمی کنند می سوزد. مار تا نخورد مار ، کی شود افعی ؟ مار بد یه ز الاد و یار بد ، مار می خوردت اما کبابت می کند یار بد . مهمان را وقتی رو بدی صاحب خانه می شود. هنگامیکه عشق از خانه بره – بازار مهریه وسکه و طلاق بالا میگیره. گاوان وخران بار بر داربه ز آدمیان مردم آزار گاهی یک دروغ خوب به اندازه طلا ارزش داره مانند صلح وآشتی دادن بین زن وشوهر
ناشناس
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۰:۳۰ ق٫ظ
عالی تاثیر گذار است
الهام الهامی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۸:۴۶ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
ناشناس
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۰:۲۸ ق٫ظ
ما هم همچین مادری داریمو بیچاره ایم… دقیقا درسته و این واقعیت که غیر انکاره با هیچ بهونه ای هم نمیشه انکارش کرد… تو همه جوامعی هستن اما تو جامعه ما چون ازدواج تنها راه زندگیه خوب شدید تره چون خیلی ها واقعا آمادگی والد شدن رو ندارن و والد میشن و متاسفانه تو جامعه ما فوقشم جامعه معنی آمادگی برای تشکیل خانواده رو بفهمه آمادگی مالیشو میفهمه که البته همون هم موضوع کم اهمیتی نیست که متاسفانه همون هم میبینیم چقد تبلیغ میشه که بدون آمادگی مالی میشه ازدواج کرد میشه صاحب فرزند شد… بدبخت ترش والدینی که مجبور شدن و طبق خواسته دیگران و به اجبار والد شدن من مادرم پدرش مجبور ازدواج کرده و مادرش یک شبه براش تصمیم گرفته و من که فرزند اولشم و به اجبار و خواست دیگران باردار شده و… همچین بقیه بچه هاش فرزند آخر هم که من خودم شاهد بودم و همه فامیل بارها شاهد بودن که چندین دفعه اقدام به سقط کرد و اینکه تو جامعه ما زنها نمیتونن برای شرایط خودشون مجردی متاهلی بارداری خودشون تصمیم بگیرن مزید بر علته که در نتیجه این موضوع رو هیچ جوره نمیشه کتمان کرد و گفت که وجود نداره یا هر لاپوشونی و….
شاهین
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۵۴ ق٫ظ
چرت وپرت به تمام معنا
ناشناس
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۵۴ ب٫ظ
سارا
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۲۲ ب٫ظ
درود بر شما
خود من چنان از خانواده درد کشیدم ک حاضر نیستم اسم مادرم رو بشنوم.!!! وقتی بهم زنگ میزنه تپش قلب میگیرم
چون پارانویاس و به هیچ عنوان درمان پذیر نیس!! همیشه یه گندی زده ک من و خواهر و برادرام باید درستش کنیم! هیچ دارو و درمانی نتونس تغییرش بده چون خودش قبول نمیکنه ک بیماره و نیاز به کمک داره
الهام الهامی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۸:۵۳ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
دوست عزیز شما هیچگاه نمیتوانید که کسی را تغییر دهید. بهتر است به جای آن بر روی خود متمرکز شوید و خود را تغییر دهید. آن وقت میبینید که جهان شما نیز تغییر خواهد کرد.
مهسان
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۳:۳۲ ب٫ظ
درسته واقعا بعضی از پدرا همینطورن
ماقتبتب
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۲:۰۶ ب٫ظ
هیچ والدین سمی وجود نداره چرت و پرت میگه
الهام الهامی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۸:۵۰ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
در این مطلب به نکات اصولی و درست ارتباط بین والدین و فرزندان پرداخته شده است.
Parsa
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۳۴ ب٫ظ
حتما شما از اونایی هستی که میگی پدرومادر مقدسن رفتار اشتباه اشتباه فرقی نمیکنه از پدر و مادر باشه یا غریبه
امیر اسماعیل پرتوی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱:۳۴ ب٫ظ
نحوه بیان مطالب فوق ایراد دارد. زیرا موارد به صورت مطلق بیان شده. برای مثال سرزنش کردن گاهی رخ میدهد این ایراد ندارد. اما سرزنشگر بودن یعنی همواره سرزنش کردن ایراد دارد.
ما نباید مطالب را از غربی ها کپی کنیم. بلکه اول باید دانش آنها را بفهمیم بعد برای خودمان قانون ایجاد کنیم.
الهام الهامی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۸:۴۹ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
در این مطلب به نکات اصولی و درست ارتباط بین والدین و فرزندان پرداخته شده است.
P
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۲:۰۶ ب٫ظ
به نظر من همه ی اینها به کنار . یکی از بدترین چیزها برای بچه ها طلاق پدر و مادر هست . بچه خیلی تو طلاق اسیب میبینه . مخصوصا تو بچگی . امیدوارم هیچ پدر و مادری از هم طلاق نگیرند .
الهام الهامی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۸:۴۸ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
در مطالب آتی به موضوعاتی از قبیل طلاق پرداخته میشود.
فتاح
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۳:۳۳ ق٫ظ
یک چیزی به غلت در کشور ما جا افتاده بنام حق پدر و مادر کردن فرزندان و عاق والدین من که با ۵۰ سال سن حتی یک لحظه خاطره خوش از پدر و مادرم ندارم از زمانی که یادم میاد روزی سه وعده به اسم تربیت کتک میخوردم در حالی که یکنفر از من بی ادبی ندیده به شکلی بود که ۱۰ سالگی از خانه فرار کردم پدرم آمد ۱۱ شب منو توی بیابان پیدا کرد حتی نپرسید علت فرار چی بوده با کتک من آورد خانه تا الان که خودم بچه ۲۳ ساله دارم شخصیت منو خرد و خاکستر کردند بخدا قسم نفهمید چطور زندگی کردم الان ۴سال هستش که قطع رابطه کردم بازم از راه دور دارند شکنجه می کنند و هرگز و هرگز حلال نمیکنم خدا لعنت کنه اینجور پدر و مادرهای که خوشی بچه خودشون را نمی توانند ببینند لعنت لعنت لعنت
سارا
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۱۶ ب٫ظ
با تمام وجود درد رو شما رو درک میکنم… چون خودم ازین بدترها رو کشیدم😔
N
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۲:۰۰ ب٫ظ
تمام این ویژگی ها رو خانوادم دارن:(
امیدوارم بتونم کنار بیام باهاش مخصوصا اینکه علاقه زیادی به استقلال دارم و نمی تونم زیر سلطه کسی بودن رو بپذیرم کارم و سخت می کنه چون والدین سمی هرگز اینا رو درک نمی کنن و متوجه نیستن که برای سلامت روان بچه هاشون این رفتا را رو نباید داشته باشن اونا بیشتر دارن به ما آسیب میزنن هیچ کمکی نمی کنه:(
الهام الهامی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۲:۳۸ ب٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
در مطالب آتی به نحوه برخورد درست در این شرایط و راهکارهای ارتباط درست والدین با فرزندان میپردازیم.
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۰:۰۲ ق٫ظ
ناشناس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۲:۲۴ ق٫ظ
اینا استانداردهای کشورهای غربی هست، که مثلا بچه وقتی به سن بلوغ رسید میتونه هرکاری که بخواد بکنه، یا مثلا میتونه با جنس مخالف دوست بشه و رابطه برقرار کنه، یا مثلا والدین حق ندارن راجب کارهای اون نصیحتی بکنن. خلاصه با فرو کردن این چیزا به مغز نوجوانها مشکلات مردمو بیشتر ازاین نکنید
الهام الهامی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۹:۴۴ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
در این مطلب به نکات اصولی رابطه درست و سالم بین والدین و فرزندان پرداخته شده است.
یکم فکر کن
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۵:۴۷ ب٫ظ
برا همینه الان غربی ها توالتوشون خودش کارارو انجام میده تو باید زاویه دیدتو واس آفتابه گرفتن تنظیم کنی این افکار هزار سال پیشتو بزار کنار افرادی مثل خود شماها دارن نوجوونارو بدبخت میکنن ببین اونا بچه هاشون کجان بچه های شما کجان دراز کشیدن زیر پتو دارن واس دعوای شما گریه میکنن و امیدی به زندگی ندارن
میگی بدبختی رو بیشتر نکن؟کل بدبختی ما همین شما هستین که یه کلمه ی کشور های غربی اومدین میگین این مال اونه اون مال اینه و بچه هارو بدبخت کردینو جوری میگین دوستی با جنس مخالف انگار قراره برن با شیطان عهد ببندن
اون کسی که بی جنبس تا جنس مخالفو میبینه هوس ورش میداره رو به همه ربط نده همه مثل شما منحرف و بی جنبه نیستن میتونن رابطه سالم و دوستانه ای باهم برقرار کنن
سارا
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۱:۲۱ ب٫ظ
درود بر شما
خود من چنان از خانواده درد کشیدم ک حاضر نیستم اسم مادرم رو بشنوم.!!! وقتی بهم زنگ میزنه تپش قلب میگیرم
چون پارانویاس و به هیچ عنوان درمان پذیر نیس!! همیشه یه گندی زده ک من و خواهر و برادرام باید درستش کنیم! هیچ دارو و درمانی نتونس تغییرش بده چون خودش قبول نمیکنه ک بیماره و نیاز به کمک داره
:)
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۰:۳۷ ب٫ظ
موافقم که کمی در بکار گیری لغات تو مطلب مشکل داشتن
چون دقیقا دید فرزند نسبت ب والدین تو این مطلب منفی میشه
اما این یک حقیقتیه که در اکثر والدین ها بخصوص ایرانی ها پیدا میشه
امیدوارم شما هیچ وقت این مسئله رو تجربه نکنید، چون قطعا در آینده یا الان فرد بی دست و پا وَ آسیب پذیر جامعه محسوب میشید!
ناشناس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۱۰:۱۹ ب٫ظ
امیر صالحی
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۳:۳۷ ب٫ظ
بسیار نکات ارزنده و خوبی مطرح کردید.
الهام الهامی
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۴:۲۴ ب٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
الناز
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۶:۲۸ ب٫ظ
این افراد از لحاڟ روحی داعون هستن چون خودشون تو بچکی اسیب،روحی دیدن الان با بچه های خودشون همون رفتارامیکنن که باانها شده دنیای ما شده سحان کشیدن رو اعصاب هم دیگر دنیای،ما شدخ پرخاشگری و دعوا وناراحتی فشار،عصبی اگر جمع ببندیم همه اینطور هستیم این بچه های ما هستن که نابوددا ن میشن وانها این واکنش را به بچه های،بعدی میدن پس باید هراتفاقی میوفته بیرون از،با دوستان یا عیره را داخل منزل نیاریم بیرون خانه دور بریزیم تا بچه هاسالم بزرگ بشن وی،بچه سالم تحویل جامعه بدیم ❤نظرمن اینه
الهام الهامی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۹:۱۷ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
متاسفانه شیوه تربیتی اکثر والدین تنبیه بدنی و کتک بوده چرا که آنها این شیوه را از پدران و مادران خود در گذشته یاد گرفته و فکر میکردند که روشی صحیح است. هدف همه آنها تربیت فرزندان بوده اما به بدترین شکل این را انجام میدادند. والدین سواد برقراری ارتباط درست و مناسب با فرزندان خود را ندارند و در برابر یادگیری روش درست هم اغلب مقاومت میکنند.
دوست عزیز برای اینکه این بار غم و اندوه گذشته برای شما کمتر شود پیشنهاد میکنم که این موارد را به پای عدم سواد و کمبود فهم در والدین خود بگذارید. والدین شما فکر میکردند که راه درستی را میروند چون دانش و آگاهی از شیوه صحیح تربیتی نداشتهاند.
امیدوار هستیم که سطح آموزشها در زمینه ارتباط درست در جامعه گسترش پیدا کند و والدین قبل از اینکه فرزندی را به دنیا بیاورند ابتدا آموزش ببیند که چگونه با او ارتباط درست و مناسبی داشته باشند.
ناشناس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۲:۱۹ ب٫ظ