همه ما وقتی قرار است برای اولین بار در جمع بزرگی صحبت کنیم یا اینکه در حضور افرادی که قضاوتشان برای ما اهمیت دارد سخنرانی کنیم، دچار دلهره و اضطراب میشویم، احتمالاً پیشانی و کف دستمان خیس عرق میشود، ضربان قلبمان افزایش پیدا میکند و… و این مسئله کاملاً طبیعی است، اما اگر این اضطراب به حدی باشد که مانع بسیاری از فعالیتهای خانوادگی، تحصیلی و اجتماعیمان شود، نوعی اختلال روانی محسوب میشود.
اضطراب اجتماعی چگونه تشخیص داده میشود؟
علائم اصلی اضطراب اجتماعی یا هراس اجتماعی، ترس معنادار و دائمی از یک یا چند موقعیت اجتماعی است، که گاهی باعث تعاملات اجتماعی میشود (مثل گفتوگو با افراد دیگر) و گاهی تحت نظر قرار گرفتن را ممکن میکند (مانند در معرض دید قرار گرفتن هنگام غذا خوردن در رستوران) و فرد از اینکه به خاطر نشان دادن اضطرابش، رفتاری را بروز دهد که باعث قضاوت منفی دیگران شود، میترسد.
افراد مبتلا ممکن است از این موقعیتها اجتناب کنند یا هنگام مواجهه با این موقعیتها دچار ترس و اضطراب شدیدی شوند. نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که ترس یا اضطراب نباید بهدلیل وجود یک امر ترسناک واقعی در آن موقعیت یا بهدلیل بافت فرهنگی باشد و در صورت وجود شرایط پزشکی دیگری مثل بدشکلیها یا چاقی مفرط یا بدریختی ناشی از سوختگی یا جراحت که ممکن است هر فرد را کمی نگران قضاوت دیگران کند، اما این ترس و اضطراب یا اجتناب بسیار افراطی باشد.
این علائم باید همیشگی باشند یا حداقل به مدت ۶ ماه طول کشیده و بهطور مشخصی باعث اختلال در تعاملات اجتماعی و عملکرد فرد شده باشند.
چه عاملی باعث ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی میشود؟
این افراد هنگام تعاملات اجتماعی از این میترسند که کاری انجام دهند یا علائم اضطرابیشان را به گونهای بروز دهند که باعث قضاوت منفی دیگران شوند. یعنی نگران این هستند که اشتباهی کنند و شرمنده شوند یا مورد تمسخر واقع شده و طرد شوند و مورد اهانت قرار گیرند و این ترس و اضطراب بهصورت قابلتوجهی بیشتر از آن چیزی است که از موقعیت اجتماعی مذکور و زمینه فرهنگی-اجتماعی فرد انتظار میرود.
سن شروع این اختلال روانی معمولاً بین ۱۰تا ۱۳سالگی است، اما تشخیص آن تا اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی به تاخیر میافتد. شاید به علت طبیعت این اختلال باشد که افراد مبتلا دیرتر از بقیه انواع اختلالات اضطرابی به فکر کمک خواستن میافتند و کسانی که ترس شدیدتری از اجتماع دارند آخرین افرادی هستند که به فکر درمان میافتند.
راه درمان این اختلال روانی چیست؟
در رواندرمانی اولین قدم، شناسایی افکاری است که در لایههای زیرین ترسهای فرد وجود دارد. بهطور مثال، اگر فرد نگران سخنرانی در جمع افرادی مهم است، شاید یکی از افکاری که پشت این نگرانی مخفی شده این است که: «من سخنرانی را خراب خواهم کرد و همه با خود فکر خواهند کرد که من بیلیاقت هستم» یا اینکه «الان خیس عرق میشوم و همه میفهمند که چقدر ترسیدهام و آبرویم میرود.»
وقتی افکار منفی مشخص شدند، قدم بعدی تحلیل و مبارزه با آنها است. وقتی که فرد این قدرت را پیدا میکند که افکار منفی خود را به چالش بکشد، دید واقعبینانهتری نسبت به موقعیتهای اجتماعی پیدا میکند و با آرامش بیشتری به تعامل میپردازد.
برگرفته از: برترین ها
شایگان
۲۰ تیر ۱۳۹۸ در ۵:۲۵ ب٫ظ
عالی بود
دهنوی
۲۰ تیر ۱۳۹۸ در ۱:۱۰ ب٫ظ
جالبه 🙂
میرعبدالباقی
۲۰ تیر ۱۳۹۸ در ۱۱:۰۵ ق٫ظ
تمرین و صحبت در جمعهای کوچک یکی از راههاست
هاتف
۲۰ تیر ۱۳۹۸ در ۱۱:۰۴ ق٫ظ
کامل و گویا
محسنی
۲۰ تیر ۱۳۹۸ در ۷:۱۵ ق٫ظ
عالی بود با تشکر
خانم طلوعی
۱۹ تیر ۱۳۹۸ در ۱۱:۰۳ ب٫ظ
جالب بود
صلابت
۱۹ تیر ۱۳۹۸ در ۷:۵۹ ب٫ظ
اشکالو متوجه شدم
صلابت
۱۹ تیر ۱۳۹۸ در ۷:۵۸ ب٫ظ
متوجه شدم اشکال کجاست
صلابت
۱۹ تیر ۱۳۹۸ در ۷:۵۶ ب٫ظ
متوجه شدم