ترس از مرگ می‌تواند خود را به شکل‌های مختلف مانند اضطراب بیماری، اختلالات اضطرابی، افسردگی و غیره نشان دهد. در این مطلب از مجله اینترنتی دلتا به دلایل ترس از مردن می‌پردازیم.
دلایل ترس از مردن
ترس از مرگ به طور طبیعی در ذات همه انسان‌ها وجود دارد. انسان از بدو تولد به دنبال نور، روشنایی و امید است و مرگ دقیقا بر عکس تمام این موارد است، پس ترسیدن و دوری جستن از مرگ کاملا نرمال است.
رفتار و کارنامه در زندگی
خیلی از شما، در واقع به دلیل عدم رضایت از خودتان در زندگی، از مرگ می‌ترسید. فکر می‌کنید که تا این سن، بد بودید و هیچ کاری برای دنیا و دیگران نکرده‌اید. شاید دلیل اصلی ترس شما از مرگ، اعمال و رفتاری باشد که تاکنون انجام داده‌اید.
لذت نبردن از زندگی از دلایل ترس از مردن
خیلی‌ها برای زندگی حرص می‌خورند. نگران هستند که هنوز از دنیا و امکانات آن استفاده نکرده و همه لذت‌ها را تجربه نکرده‌اند. وقتی به خود می‌نگرند دیگر زمانی برای برآورده شدن آرزوهایشان باقی نمانده است. این افکار به‌صورت هوشیار و ناهوشیار ذهن شما را مشغول کرده و سبب ترس از نیستی یا مرگ در شما می‌شود.
ترس از زندگی پس از مرگ
اگر به زندگی پس از مرگ باور دارید و از مرگ می‌ترسید، به این دلیل است که فکر می‌کنید زندگی بعدی شما بدتر و تلخ‌تر از زندگی حال حاضر شماست. پس باید ملزومات زندگی بعدی را انجام دهید. احساس گناه و پشیمانی از کارهایی که انجام داده‌اید، ترس را در شما بیشتر می‌کند.
مرگ، پایان زندگی است
اگر به زندگی پس از مرگ و دنیای بعدی باور ندارید، دلیل ترس از مردن شما این است که فکر می‌کنید مرگ پایان زندگی است یا فکر می‌کنید هرکاری انجام دهید پوچ است یا زمان شما آنقدر محدود است که نمی‌توانید به زندگی لذت‌بخشی برسید.
دیدن مرگ دیگران از دلایل ترس از مردن
یکی از علل ترس از مرگ، دیدن مرگ عزیزان یا افراد دیگر از نزدیک است. به‌جز کسانی که در مشاغل بیمارستانی فعال هستند، برای باقی افراد دیدن مرگ دیگران بسیار محدود است. این اتفاق آنقدر وحشتناک است که زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
ناراحتی دیگران پس از مرگتان
جالب‌ترین علت ترس از مرگ برای عده‌ای، این است که آن‌ها از ناراحتی و گریه عزیزان خود بیزار هستند و دوست ندارند با مردنشان، دیگران آزار ببینند. شاید در وهله اول زیبا باشد ولی این دیدگاه ممکن است آسیب‌های زیادی در زندگی به بار بیاورد.
آیا ترس از مرگ یک اختلال روانی است؟
تقریبا تمام انسان‌ها به مرگ فکر می‌کنند و ممکن است در طول زندگی خود با آن درگیر باشند. گاه این ترس اضطراب و استرس فراوانی را برای فرد به همراه می‌آورد. این استرس و اضطراب زمانی تبدیل به یک اختلال روانی می‌شود که زندگی روزمره فرد و عملکرد او در جنبه‌های مختلف زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. گاه ترس از مرگ به نوعی فوبیا و وسواس تبدیل می‌شود و فرد نمی‌تواند افکار مرتبط با مردن را کنترل کند. گاه افراد این افکار و این ترس را به‌صورت خودآگاه تجربه می‌کنند اما فشار زیاد حاصل از آن منجر به بروز اضطراب در فرد می‌شود و کم‌کم به پردازشی ناخودآگاهانه تبدیل می‌شود.
چگونه با ترس از مرگ مبارزه کنیم؟
ترس از مردن طبیعی است اما مرگ، در آینده اتفاق می‌افتد. بنابراین در اولین قدم باید تلاش کنید که در زمان حال زندگی کنید و بیشتر درباره زندگی و لذت‌هایش فکر کنید. همچنین در مواقعی که ترس از مردن در حال آسیب زدن به شماست باید کمک یک روانشناس را طلب کنید. برخی از راهکارهای کاهش ترس از مردن:
هدفمند باشید
داشتن رویا و هدف‌های زیبا و بزرگ، شما را برای ادامه زندگی مصمم و با انگیزه می‌کند. در واقع حرکت به سمت اهدافی که خواسته قلبی شماست یک نوع رضایت از خود و احساس خوشحالی برای شما به‌وجود می‌آورد. برای داشتن روابط بهتر به مطلب این نشانه‌ها می‌گوید که عاشق شده‌اید! سر بزنید.
زندگی خوب
داشتن روابط صمیمانه با دیگران، یک رابطه عاشقانه با خانواده و لذت بردن از زندگی، به شما در کاهش این ترس کمک می‌کند. لذت ببرید، حتی چیزهای کوچک می‌تواند معنای یک زندگی خوب را برای شما ایجاد کند.
پیشنهاد مطالعه: مطلب همسایه خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟ را بخوانید.
ناشناس
۱۴ تیر ۱۴۰۲ در ۵:۵۸ ب٫ظ
به هرجهت هر ترفندی هم به که کار گرفته شود؛دراصل موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند.
مانی
۹ خرداد ۱۴۰۲ در ۷:۵۱ ق٫ظ
همه از مرگ می ترسند ولی همه هم خواهند مرد بنابراین مرگ هم جریانی طبیعی است .
مونا اصفهانی
۹ خرداد ۱۴۰۲ در ۹:۳۵ ق٫ظ
بله درست می‌فرمایید دقیقا همینطوره
یاری
۱۳ خرداد ۱۴۰۲ در ۶:۴۸ ب٫ظ
اگر در این دنیا دشمنی و بد خواهی و کینه ورزی و دو رویی و نامردی و حسادت و بخل نبود مظلومان و باخته گان این همه از مرگ و میر و نعمی تریم و اینا بعمی گفتند .
آرتین زارعی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۰:۴۹ ق٫ظ
آقا از مرگ میترسم از خودش که نه نفس کشیدن یادمون میره از آتیش جهنم میترسم این دنیا جهنم اون دنیا هم
مونا اصفهانی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱:۵۴ ب٫ظ
جهنمی وجود نداره دوست عزیز. هر آنچه هست بازتاب اعمال خودمون در این دنیاست. چرا زندگی رو به کام خودمون زهر کنیم بابت آنچه که هیچ مدرک و سندی ازش وجود نداره.
عاطفه
۱۳ خرداد ۱۴۰۲ در ۷:۴۰ ب٫ظ
عامووو جهنم وبهشتمون همین دنیاس.. مونا جان عالی توضیح دادن دقیقا همینطوره
ناشناس
۷ تیر ۱۴۰۲ در ۵:۱۷ ب٫ظ
این زندگی نیست مرگ ندریجی است . از روز تولدم یتیم بدنیا آمدم ، آیا یتیمی و بد سرپرستی ظلم الهی
ناشناس
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۰:۵۰ ق٫ظ
ناشناس
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۸:۳۷ ب٫ظ
ناشناس
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱:۰۴ ب٫ظ
عاطفه
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۵:۵۸ ق٫ظ
منم از مرگ نمیترسم. ولی دوست ندارم زودم بمیرم بخاطر عزیزانم😢
مونا اصفهانی
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۴:۰۹ ب٫ظ
ایشالا که سالم و شاد و خوشبخت بمونی تا ابد عزیز دلم 💖💚
یاری
۱۳ خرداد ۱۴۰۲ در ۶:۴۳ ب٫ظ
آفرین و باری کلا خدا همه ای عزیزانت را که بهترین ها هستند را ور پناه خود حفظ فرماید . الهی آ می
ناشناس
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱:۰۶ ق٫ظ
ناشناس
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۰:۳۷ ب٫ظ
ناشناس
۲۲ مرداد ۱۴۰۱ در ۹:۴۷ ق٫ظ
ناشناس
۳۱ تیر ۱۴۰۱ در ۹:۳۳ ب٫ظ
بیتا
۳۱ تیر ۱۴۰۱ در ۴:۴۰ ب٫ظ
من از مرگ نمیترسم اما ازینکه زنده بگور بشم وحشت دارم،دائم از همه خواهش میکنم جسد منو بسوزونید،یا آرزو میکنم تو سرما بمیرم تا کسی نتونه منو خاک کنه،همیشه اعتراض میکنم چرا اینا که مردن رو امون نمیدن و زود خاک میکنن،شاید اون بیچاره زنده شد،خلاصه از جای بلند و آسانسورو جای تنگ و حمله سوسک میترسم،مخصوصا اگه چندتا چیز یه شکل یه جا جمع بشن تا ماه‌ها کابوس میبینم،یه حس بدی به دهانم میده حس میکنم توی دهانم میرن،مث سوسک مورچه ها،خلاصه زندگی ندارم،یه چیزی مثه زهره
الهام الهامی
۱ مرداد ۱۴۰۱ در ۱۰:۰۰ ق٫ظ
سپاس از همراهی شما کاربر عزیز
ناشناس
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۱۱:۳۲ ب٫ظ
بیتاجان فیلم ترسناک زیاد نبین
عاطفه
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در ۳:۵۶ ب٫ظ
هرچی بترسی بسرت میاد.. حالا هی بترس تا زلزله بشه وزنده به گوررر. ازمن گفتن 😵💫🤕
یاری
۱۵ تیر ۱۴۰۲ در ۱:۰۸ ق٫ظ
مطلب بسیار عالی و جالب بود ممنون ، دوست تون دارم . در پناه خدا سلامت و زنده باشید