در قراردادها گاهی اتفاق میافتد که یکی از طرفهای معامله اعمال فریبنده و نیرنگآمیز انجام دهد تا آن معامله سر بگیرد، یا اینکه اعمال مذبور با آگاهی و علم او صورت بگیرد و به سبب آن اقدامات کالایی که مورد معامله است، فاقد عیب یا نقص موجود یا واجد مزایایی نشان داده شود که در حقیقت فاقد آن مزایا و محسن است و با اغوای طرف دیگر، وی را به انعقاد آن قرارداد ترغیب کند. به این عمل که موجب فریب طرف معامله شود تدلیس گفته میشود. در مجله دلتا به بررسی تدلیس و پنهان کاری در معاملات پرداخته شده است.
پنهان کاری در معاملات
تدلیس حقه و فریبی است که از سوی یکی از دو طرف معامله به منظور گمراه ساختن طرف دیگر به کار میرود و او را به انجام معاملهای ترغیب میکند که در صورت آگاه بودن از واقعیت امر به انجام آن رضایت نمیداد. به عبارت دیگر اگر طرف معامله میدانست که به طور مثال مورد معامله دارای این حسن نبوده و یا دارای این عیب است، اقدام به انعقاد قرارداد مذبور نمیکرد. در نتیجه برای به وقوع پیوستن تدلیس دو شرط لازم است:
- انجام عملیات اعم از گفتار یا فعل
- فریب دادن
باید مدنظر قرار داد که در ماده ۴۳۸ قانون مدنی، فقط قراردادهای تجاری مدنظر نبوده و تدلیس عقد نکاح را نیز در بر میگیرد. دروغ در داشتن تحصیلات یا شغل عالی، ادعای فرزند خانواده سرشناسی بودن، پنهان کردن ازدواج قبلی یا بیماری و… نیز از جمله مثالهایی از تدلیس هستند که امروزه در دادگاههای خانواده، تعدادی از پروندههای طلاق به آن اختصاص دارد.
اثر تدلیس در معاملات
انجام هر گونه عملیاتی که سبب فریب طرف دیگر در مورد ویژگیهای مورد معامله شود، چه از طرف فروشنده و چه از طرف خریدار باشد، سبب تحقق تدلیس و ایجاد اختیار (خیار) فسخ برای معامله آن میگردد که اثر فوری دارد و باید فورا اعمال گردد.
شایان ذکر است گاهی افراد در متن قرارداد شرط میکنند که تمامی اختیارات ساقط شود که به آن شرط اسقاط کافه خیارات گفته میشود.
پیشنهاد مطالعه : برای آشنایی بیشتر با جرم پنهان کاری در عقد نکاح “ازدواج با تدلیس پایدار نیست!” را مطالعه کنید.