مردهای شرکتکننده در نظرسنجیها، تعادل کار و زندگی را مهمترین فاکتور برای سنجش موفقیت و سومین معیار برای انتخاب شغل عنوان کرده بودند البته این معیار برای مادران شاغل در رتبهی اول قرار داشت. نتایج حاصله از تحقیق چهار اصل را در تعادل بخشیدن بین کار و خانواده برای پدرها به ارمغان آورد.
برای چیزهای کوچک وقت بگذارید
بسیاری از رهبران اظهار میکنند که حضور در رویدادهایی مانند جشن تولد، تعطیلات، مراسم فارغالتحصیلی فرزندان و نظیر آن، نقش مهمی در برقراری تعادل کار و زندگی بازی میکند. اما پدرانی که در این نظرسنجی شرکت کردند تعاملات کوچک و روزانه را عامل مهمتری در تعریف نقش تربیتی پدر می دانستند. به عنوان مثال آنها زمانیکه خانوادهی خود را با اتومبیل نزد دکتر میبرند، یا با آنها در اطراف خانه قدم میزنند، یا صبح فرزندشان را به مدرسه میرسانند، در حال رقم زدن مهمترین خاطرات زندگیشان هستند.
یکی از پدرانی که در جوانی، وقت خود را به همین شیوه با دخترانش گذرانده، حالا میگوید: هزاران تصویر از دخترانش را در ذهن خود دارد. او هنوز هم هرروز صبح، فرزندانش را به مدرسه میبرد و این کار را نخستین اولویت خود میداند. هیچکدام از این کارها به حرفهی او آسیب نمیزند، بلکه برعکس به او اجازه میدهد در محیط کار بدون پشیمانی، یک رهبر خوب باشد.
اولویتهای واقعاً ضروری را شناسایی کنید
یکی از رهبران، داستانی را دربارهی مراحل ابتدایی شغل خود، یعنی زمانی که فرزندانش هنوز کودک بودند، تعریف میکرد. وقتیکه او در سفرهای کاری نبود، برنامه مشخص و تکراری داشت؛ از سر کار برمیگشت، فرزندانش را به حمام میبرد و سپس آنها را در رختخواب میخواباند.
پسازآن شام میخورد و دوباره ایمیلش را چک میکرد. جریان زمانی تغییر یافت که همسرش با مهربانی او را سرزنش کرد که چرا برای بازگشت به کار، تا صبح روز بعد صبر نمیکند.
این رهبر متوجه شد که در اغلب موارد، اگر بررسی ایمیلها را به صبح روز بعد موکول کند، هیچ مشکل خاصی برای کار و حرفهی او پیش نمیآید. او تأکید میکند که این کار، بهمعنای به تعویق انداختن وظایف نیست.
او و تمام رهبران دیگری که با آنها صحبت کردم، تشخیص ضرورتهای شغلی را بسیار مهم میدانستند. «ضرورتهای غیرواقعی»، مانع مهمی درراه رسیدن به تعادل کار و زندگی است.
مرزهای شغلتان را مشخص کنید
نقش رهبری میتواند تمام انرژی شما را به خود اختصاص دهد. اگر شما در یک ردهی شغلی بالا کار میکنید، یعنی تلاش زیادی کرده تا سرانجام مورد اعتماد واقع شده و مسئولیتهای کلیدی را به دست آوردهاید. شما نمیتوانید کار خود را دستکم بگیرید یا وقفهای در آن ایجاد کنید.
اکثر پدرانی که با آنها صبحت شده، از ضرورت تعیین حدومرزهای شغلی حرف میزدند. یکی از پدرها، مربیگری تیمهای ورزشی سه پسرش را به عهده گرفته بود. یکی دیگر از آنها شام خانوادگی را اولویت غیرقابل تغییر خود معرفی کرده بود، هرچند فرهنگسازمانی شرکت او، «کار تا دیروقت» را یک ارزش میدانست.
جزئیات قوانینی که آنها به عنوان «نقش تربیتی پدر» برای خودشان تعیین کردهاند، باهم متفاوت است. اما نکتهی مشترک همهی قوانین، هدفمند بودن است. آنها بهطور واضح با همکاران خود صحبت کرده بودند، چراکه بیشک گاهی اوقات، مسائل کاری و خانوادگی با یکدیگر سازگار نیستند. آنها میخواستند عامدانه و هدفمند، مراقب چنین زمانهایی باشند.
تعیین اهداف
همهی پدرها، «ثبات» را عامل کلیدی موفقیت در کار و زندگی میدانستند. در محیط کار، ثبات به این معنی است که تیمهای خود را به صورت مداوم و یکپارچه هدایت و مدیریت کنید تا آنها اهداف کسبوکار و تعهدات خود را برآورده و شاخصهای کلیدی عملکرد مطلوب در سازمان را به دست آورند.
اکثر خانوادهها، بدون معیار خاصی برای سنجش عملکرد هستند، اما شما میتوانید معیارهای خاصی برای خودتان مشخص کنید. به کمک معیارهای قابلسنجش، اطمینان پیدا میکنید که پدر بهتری برای فرزندانتان و شریک بهتری برای همسرتان هستید. اجرای این ایده واقعاً ساده است. مثلاً میتوانید مشخص کنید که هر هفته، چند شب با خانواده شام میخورید یا چند بار فرزندانتان را از مدرسه به خانه میآورید.
بیشتر بخوانید:
حقوق همکارم از من بیشتر است ، چه کنم؟
عکس پروفایل تان، خبر می دهد از سر درون
کدام دسته از کارمندان موفقترند، چاپلوسها یا متخصصها؟
زبان بدن ، سرِ سبز میدهد برباد!
منبع: زومیت
شمس
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ در ۱۱:۰۵ ق٫ظ
با تشکر از شما که در مورد وظایف یک پدر خوب وایده ال نوشتید یک پدر می تواند در محل کارش کارمند خوب ودر منزل یک پدر وظیفه شناس و همدل وهمراه با فرزند دلبندش باشد ونتیجه آن میگیرند
برزین
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ در ۵:۰۶ ب٫ظ
این موضوع کاملا نسبی است و با برنامه ریزی به نتیجه بهتری میتوان رسید.