خانه ارنست همینگوی ، پیرمرد و دریا

1. نمی‌دانم کتاب پیرمرد و دریا را خوانده‌اید؟ فیلم وداع با اسلحه را دیده‌اید؟ یا جمله: «نیازی نیست انسان ها را امتحان کنید کمی صبر کنید خودشان امتحانشان را پس می‌دهند» را شنیده‌اید یا نه؟ همه این‌ها از نویسنده شهیری چون ارنست همینگوی برمی‌آید. این را هم نمی‌دانم که دوست دارید ببینید نویسندگان مشهور کجا زندگی می‌کردند و به خلق اثر می‌پرداختند یا خیر؟ جالب است به شما بگویم اگر هم از این دست علاقه‌مندی ها نداشته باشید، خانه اکثر نویسندگان به موزه تبدیل شده است و شما اگر  گردشگری حرفه‌ای باشید هرگز این گزینه ها را در سفرهای‌تان از دست نمی‌دهید. با مجله دلتا همراه باشید تا سری به این خانه موزه بزنیم.

خانه فینکا ویخیا

حدود ۱۶ کیلومتری شرق هاوانا، موزه ارنست همینگوی کوبا با نام فینکا ویخیا (Finca Vigia) به معنی خانه دیده بان وجود دارد. خانه همینگوی در بخش کوچکی به نام سان فرانسیسکو دِ پائولا واقع شده است. مردم کوبا همیشه این نویسنده معروف را به این دلیل که انتخاب کرد در طبقه متوسط جامعه زندگی کند و میان بقیه مردم باشد، تحسین می‌کنند. این موزه در اصل خانه همینگوی بوده و در سال ۱۸۸۶ توسط معماری اسپانیایی ساخته شد و در سال ۱۹۴۰، همینگوی آن را خرید تا در این شهر زندگی کند.

خانه موزه ارنست همینگوی

چه کتاب های همینگوی را خوانده باشید چه نه، بازدید از این موزه ارزش آن را دارد که خانه یکی از معروف و محبوب ترین نویسنده های دنیا را ببینید. در حقیقت آنقدر این خانه مهم است که حتی ارزش آن را دارد که فقط به خاطر آن به کشور کوبا سفر کنید.

در حال حاضر این خانه، موزه ای دلنشین و پر از حس خوب شده که برای بازدید عموم باز است. از مرکز هاوانا می‌توانید سوار تاکسی شده و ۲۰ دقیقه بعد به این جاذبه محبوب برسید. ارنست همینگوی و همسر سوم او به نام مارتا در سال ۱۹۳۹ این خانه را برای زندگی انتخاب کردند و قبل از آن برای مدت کوتاهی در هتل بیتلمور سویا زندگی می‌کردند. این منطقه حدود ۱۵ هکتار مساحت دارد وجایگاه صدها گونه درخت است.

این خانه درست جایی است که همینگوی ۹ مورد از رمان های خود را مانند «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» نوشت. او همچنین هنگامی که در سال ۱۹۵۴  موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شد، در این خانه زندگی می‌کرد. ارنست همینگوی این خانه را خانه دیده بان می‌نامید و تا سال ۱۹۶۰ در اینجا زندگی کرد و پس از آن برای مدت کوتاهی قبل از مرگش خارج از کشور کوبا به زندگی خود ادامه داد.

افتتاح موزه همینگوی کوبا

از زمانی که ارنست همینگوی کوبا را ترک کرد (۱۹۶۰)، کارشناسان به ثبت و نگهداری خانه و لوازم و سبک زندگی او کردند و در سال ۱۹۶۱ دولت کوبا مالکیت این خانه به عهده گرفت و آن را به موزه تبدیل کرد. پس از گذشت ۱۵ سال پژوهشگران همینگوی از آمریکا این خانه را طوری یافتند که سقف آن چکه می‌کرد و زیربنایش دچار تحلیل شده بود و امکان داشت که هر لحظه این همه خاطره از بین برود. آن ها از ترس اینکه این گنج ادبی را از دست ندهند، به فعالیت هایی پرداختند تا بتوانند آن را بازسازی کنند.

بازگشایی موزه

نتیجه تلاش های این پژوهشگران ادبی این بود که  توانستند موزه ارنست همینگوی کوبا را به خوبی بازسازی کنند. این موزه مجدداً در سال ۲۰۰۷ برای بازدید از زندگی این نویسنده معروف به روی عموم باز شد. بازسازی این موزه آنقدر دقیق و بدون خطا بود که دست خط همینگوی روی دیواری که وزن روزانه خود را روی آن یادداشت می‌کرد، هنوز دیده می‌شود. همچنین هنوز می‌توانید ماشین تایپ او را روی قفسه کتاب ببینید. همینگوی به خاطر کمردرد مزمن، ایستاده تایپ می‌کرد.

بسیاری از گردشگران که از موزه همینگوی در کی وست فلوریدا نیز بازدید کرده اند، باور دارند که این خانه بسیار دیدنی تر و از آن بسیار ارزشمندتر است.

بازدید از موزه

می‌توانید برای بازدید از موزه ارنست همینگوی کوبا از راهنمایانی که در آنجا هستند و یا راهنمایان تور استفاده کنید. راهنمایان موزه اطلاعات بسیار جامع و کاملی از زندگی همینگوی و شرح حال او زمانی که در کوبا زندگی می‌کرد، دارند. تور بازدید از موزه معمولاً با پیاده روی در فضای بیرونی خانه و نگاهی اجمالی از داخل پنجره ها شروع می‌شود. به عنوان یک امتیاز ویژه، قایق ماهیگیری مورد علاقه همینگوی پیلار درست کمی پایین تر از استخر شنا دیده می‌شود.

حرف آخر

ارنست همینگوی در ایالت ایلینوی آمریکا به دنیا آمد. پدر او پزشک و مادرش مدرس پیانو بود. او در جنگ جهانی اول، مجروح شد و پس از آنکه بازگشت، کار خبرنگاری را برای تورنتو استار شروع کرد. او سپس به نویسندگی مشغول و بین سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶، به یکی از نویسنده های معروف تبدیل شد. همینگوی پس از خلق آثاری چون پیرمرد و دریا، وداع با اسلحه، برف های کلیمانجارو، تپه‌های سبز آفریقا و داشتن و نداشتن، متاسفانه در سال ۱۹۶۱ اقدام به خودکشی کرد.