گردشگری در هر حالت زیبااست، در هر مکان که جاذبهای دیدنی برای نمایاندن چهره تاریخ کهن سرزمینمان داشته باشد، هر بنا که شاید یادوارهای باشد از حضور قومهای دیگر در پهنه وسیع خاک مقدس ایران. مانند کلیسای کانتور که مقصدی برای گردشگری و یادگاریاست از زمانی که شهر قزوین پایتخت صفوی بود. همان زمان که آنها کلیسای کوچکی به رنگ سرخ برای خود ساختند و حتی روحشان هم خبر نداشت روزی این مکان مقدس تبدیل به جاذبهای دیدنی برای علاقهمندان به معماریهای خاص میشود.
کلیسای کانتور یادواره جنگ جهانی دوم
در اواخر دوره قاجار، در جریان جنگ جهانی دوم و حمله روسها، منطقهای در اختیارشان قرار گرفت که گوشهای از شهر قزوین امروز بود. آنها در این شهر ساکن شدند و کلیسایی بسیار کوچک به رنگ سرخ برای خود ساختند. نامش را “کانتور” گذاشتند، به معنای مقر یا مرکز. کوچک به قدری که امروز به عنوان کوچکترین کلیسای ایران شناخته میشود.
نهر پرستش در کلیسای کانتور
هنگامی که نیروهای روسی حدود ۵ سال در ایران ساکن بودند، از کلیسای کانتور بهعنوان مکانی برای موج خروشان پرستش خود استفاده میکردند. اما پس از خروج آنها، این دریای متلاطم به نهر پرستش تبدیل شد و کمکم کلیسای کانتور بهعنوان بنایی تاریخی در معرض دید گردشگران گذاشته شد و سالهااست که کاربری عبادتگاهی خود را از دست داده است.
بازارچه صنایع دستی
کلیسای کانتور سرخ فام، مدتی لباس فراموشی بر تن داشت و آن را نه بهعنوان کلیسا بلکه با نام برج ناقوس میشناختند اما پس از مدتی، دیگر حتی صدای هیچ ناقوس هم از آن به گوش نرسید. تا اینکه گردشگران و علاقهمندان به بناهای تاریخی با حضورشان به آن، جانی دوباره بخشیدند و این کوچکترین کلیسای ایران را احیا کردند. امروزه این کلیسا تبدیل به بازاری کوچک برای فروش صنایع دستی شده است.
حرف آخر
از نظر نگارنده فرقی نمیکند که عبادتگاه به دست بومیان ساخته شده باشد یا غیربومیان. مکانی برای پرستشِ فرقهای قلیل باشد یا پیروانی بیشمار، بلکه در عبادت کردن خداوند یگانه، آرامشی هست که هیچ نیروی آرامشبخش دیگری نمیتواند که نمیتواند جایگزین آن شود؛ وَ خداوند نیکوست در هر وضعی.