سفر ترسناک نیست

این‎همه می‎گوییم به طبیعت بروید، برگردید، گردشگری کنید، طبیعت‎گردی کنید، کویرنوردی، جنگل‎نوردی کنید و… خوب، یک بار بگوییم: به سفر بروید. چه اشکالی دارد. سفر کنید، جاده‎ها و صحراها را بپیمایید و آب‎ها را بشکافید تا آنچه طبیعت خود؛ می‎خواهد به شما هدیه دهد، پیشکش کند.

تجربیات سفر کردن برای هرکس متفاوت است. جایی خواندم: سفر با من چه می‎گوید، راستش را بخواهید سفر با آدم خیلی حرف‎ها دارد. بسیار.

سفر ترسناک نیست

سفری که باعث رشد می‎شود چرا باید ترس‎آور باشد؟ می‎دانم چه چیزی بیش از همه برای‎تان هراس دارد؛ بودجه سفر. خوب، به اندازه بودجه‎مان به سفر می‎رویم، به اندازه بلیط هواپیما، قطار، اتوبوس، کرایه ماشین، خرید دوچرخه و حتی کفش برای پای پیاده. نگران نباشید برنامه ریزی کنید. اصلاً هم سخت نیست. به نگارنده اعتماد کنید.

سفر ترسناک دوستان خوبی به ما می دهد

تصور کنیم به خارج از کشور رفته‎ایم، تنها. صحبت و برقراری ارتباط با افراد غریبه که هم‎زبان ما هم نیستند، کمی سخت به نظر می‎رسد، اما آن‌ها نیز مانند ما انسان هستند. نهراسید؛ کافی‎است سلام کنید و لبخند بزنید. شاید کمپ بغلی، شما را به شام ماهی‎اش دعوت نکند اما حتماً او هم به شما لبخند زده و سلام می‎کند.

سفر ترسناک نیست، مهارت می آموزیم

چگونه اجتماعی‎تر، سازگارتر، انعطاف‎پذیر‌تر باشیم را سفر به ما می‎آموزد. مهم‎تر از همه، ارتباط غیر کلامی را بهتر به ما می‌فهماند. همان (بادی لنگوئج) را. زمانی که مستقل باشید و بر ترس خود غلبه کنید، خواهید دید که چه استعداد‌هایی داشتید و از آن بی‎خبر بوده‎اید. مثلاً من خودم یاد گرفتم آتش بیفروزم و چادر بزنم. اما یاد هم گرفتم که در هیچ مورد هیچ استعدادی ندارم. فقط بلدم کبریت بزنم و طناب را نگه دارم تا کسی دیگر چادر بزند.

از سفر ترسناک تجربه های جدید یاد می گیریم

مثلاً خوابیدن درون چادر در دل جنگل که همسفران شما در چادر خودشان خوابیدند و شما تا صبح مجبورید این پهلو و آن پهلو شوید تا مبادا خانم خرسه نیاید و شما را برای صبحانه بچه هایش نبرد. اما مطمئن باشید شب دوم به قدری راحت می‎خوابید که خانم خرسه که هیچ، آقا خرسه هم بیاید، شما دارید هفت پادشاه را خواب می‎بینید.

در سفر ترسناک هیچگاه خود را محکوم نکنید

ممکن است در سفر هر اتفاقی رخ دهد، اما هرگز آن را به چشم یک اشتباه نبینید و خود را سرزنش نکنید. به تمام اتفاقاتی که در طول سفر رخ می‌دهد، تنها به چشم یک تجربه‌ی جدید نگاه کنید. حتی اگر بالای کوهی منظره‎ها را تماشا می‎کردید و فراموش‎تان شد ترمز دستیِ سواری تان را بکشید. شما نبودید که اشتباه کردید، ماشین‎تان مقصر بود که خودش راه افتاد و به ته دره سقوط کرد. ای بی‎وجدان!

انعطاف پذیری در سفر ترسناک

آرامش خود را در سفر ترسناک حفظ کنید

در هر حالت آرام باشید. می‎گویند سفر نیکوست، در هر وضع. به همسرتان لبخند بزنید و با آرامش سخن بگویید، وقتی در فرودگاه مثلاً کشور ایکس به شما می‎گویند که آدرس روی چمدان‎هایی که قبلاً فرستاده‎اید، اشتباه بوده و دوباره به ایران برگشت خورده، اصلاً خشمگین و عصبانی نشوید. با آرامش به همسرتان بگویید: فدای سرت، مهم نیست، آن‎ها فقط مشتی لباس بود. حتی اگر یادتان افتاد، برگه رزرو هتل را نیز که از آژانس هواپیمایی گرفته‎اید، داخل جیب همان چمدان بزرگ‎تان گذاشته‎اید تا محفوظ باشد و گم نشود. همان که الان احتمالاً روی بقیه چمدان‎های برگشتی نشسته و از فراز آسمان برای‎تان دست تکان می‎دهد.