در این بخش از گردشگری سیاه، ترسناک ترین مکان های دنیا را با هم میخوانیم که ترس را در وجود شما میاندازد؛ مکانهایی که هر یک، داستان شگفتانگیز و اسرارآمیزی دارند. اگر قصد بازدید از این مکانها را دارید، هرگز تنها نباشید. توصیه ما را جدی بگیرید! با ما در مجله دلتا همراه باشید.
بیمارستان هیلز واولی
بیمارستان هیلز واولی در ایالت جنوبی جفرسون در کنتاکی واقع شده است و در ابتدا ساختمانی دو طبقه بوده است که در آن از بیماران مبتلا به سل مراقبت میشده است. با توجه به اینکه کنتاکی بیشترین میزان مرگ و میر را در کشور به علت بیماری سل داشت، تصمیم گرفتند این بیمارستان را گسترش دهند و هیلز واولی تبدیل به یک بیمارستان پنج طبقه برای بیماران مبتلا به «مرگ سفید» شد.
علت شهرت سل به نام مرگ سفید این بود که وقتی فرد به این بیماری مبتلا میشد، رنگ پوست او رو به سفیدی میرفت. بعد از کشف درمان بیماری سل، این بیمارستان تبدیل به تیمارستان شد. از این دوره اتفاقات ماورالطبیعه شروع شدند. بازدیدکنندگان این بیمارستان ادعا میکنند که گاهی صداهای عجیب و غریب از راهروها شنیده میشود. برخی نیز ادعا میکنند که سایههایی را در قسمتهایی از ساختمان مشاهده کردهاند. یکی از اتاقها متعلق به زنی بوده که زمانی بیماری سل داشت و باردار شد. او خودش را با سیم لامپ اتاقش دار زده بود.
آسایشگاه Trans-Allegheny Lunatic
آسایشگاهی که در سال ۱۸۶۴ در وسترون ساخته شد، بعدها به بیمارستان ایالتی وستون تبدیل شد. این بیمارستان برای پاسخگویی به ۲۵۰ بیمار آماده شده بود. بیمارستان بعد از گذشت مدت زمانی مجبور به پذیرش بیماران الکلی، معتادان و بیماران روانی شد.
کارکنان این بیمارستان ادعا میکردند که روح سربازانی را دیدهاند که در جنگ داخلی در این آسایشگاه بودهاند. حالا علاوه بر روح سربازان، روح بیماران و کارکنان بیمارستان نیز به ترسناک بودن این ساختمان کمک میکند. برای دیدن مطالب بیشتر از گردشگری، باغ بامبو ساگانو ژاپن را در ایران ببینید.
عمارت سلطان (The Sultan’s Palace)
در مورد ترسناک ترین مکان های دنیا این عمارت که در نیواورلئان فرانسه واقع شده، شایعات بسیاری وجود دارد. این عمارت در سال ۱۸۳۶ توسط مردی ترک ساخته شده است. وی ادعا میکرد که سلطان است. بعد از مدتی اقامت در این عمارت، همسایهها به وی مشکوک میشوند. علاوه بر اینکه وی چند زن و تعداد زیادی فرزند داشته، مهمانیهای عجیبی که در عمارت برگزار میشد، بر شک همسایهها میافزود. مهمانیهایی که ساعتها به طول میانجامید و در آن، مهمانها به طرز وحشتناکی مواد مخدر مصرف میکردند. همچنین برخی از همسایهها ادعا میکردند سلطان، همسران و فرزندان خود را شبانه شکنجه میکند.
یک روز صبح یکی از همسایهها متوجه رد خونی در کنار در ورودی میشود و به پلیس اطلاع میدهد. ورود پلیس به خانه شروع یک کابوس بود. در بخشهای مختلف خانه قسمتهایی از بدن انسان افتاده بود. دست، پا و بازوی قطع شده که در خون غلت میزدند. همانطور که پلیس در حال بررسی صحنه جرم بود بدن سلطان را کشف کردند که در حیاط خانهاش زنده به گور شده بود و فقط دست سلطان از خاک بیرون مانده بود. مردم این محله ادعا دارند که هنوز صدای فریاد سلطان و برخی دیگر از اعضای خانه در سراسر این عمارت شنیده میشود.
پیشنهاد مطالعه: برای خواندن مطالب بیشتری از گردشگری، راز تراکوتا، ارتش سربازهای خفته در خاک برملا شد! را بخوانید.
ناشناس
۱۷ مهر ۱۴۰۱ در ۹:۲۴ ب٫ظ
من دخترم رفته ودیگه برنگشته
مونا اصفهانی
۱۸ مهر ۱۴۰۱ در ۹:۳۴ ق٫ظ
دوست عزیز خیلی متاسفم
ناشناس
۱۰ آبان ۱۴۰۰ در ۲:۲۸ ب٫ظ
ناشناس
۱۷ مهر ۱۴۰۰ در ۱۲:۱۸ ب٫ظ
ناشناس
۱ مهر ۱۴۰۰ در ۴:۱۱ ب٫ظ
ناشناس
۱ مهر ۱۴۰۰ در ۴:۱۱ ب٫ظ
ناشناس
۳۱ شهریور ۱۴۰۰ در ۴:۳۸ ب٫ظ
ناشناس
۳۰ شهریور ۱۴۰۰ در ۶:۲۹ ب٫ظ
ناشناس
۳۰ شهریور ۱۴۰۰ در ۵:۲۴ ب٫ظ