مکزیک بیش از ۱۲۰ میلیون نفر جمعیت دارد. سیاره ما شاید به نسبت سیارات دیگر چندان بزرگ به نظر نیاید اما چیزهای عجیب و غریب و خارق العاده زیادی در آن وجود دارد. بعضی از شگفتی های طبیعی بر روی کره زمین به اتفاقات عجیب و غریب معروف شده اند، یکی از جاذبه های این چنینی که به ذهن خطور می کند مثلث برموداست اما امروز در مجله دلتا میخواهیم از شگفتی دیگری حرف بزنیم که مثل مثلث برمودا عجیب است اما چندان شناخته شده نیست. این جاذبه عجیب، بیابانی در مکزیک است که به منطقه سکوت یا بیابان سکوت معروف است.
مکان دقیق بیابان سکوت مکزیک
در شمال مکزیک منطقهای قرار گرفته که در آن ۵۰ کیلومتر منطقه بیابانی وجود دارد که به منطقه سکوت معروف است. منطقه زمینهای بایر مکزیک جایی دورافتاده است بهطوری که نزدیکترین شهر به آن در فاصله ۴۰ کیلومتری آن قرار دارد. مردمی که در شهرهای اطراف این بیابان زندگی میکنند از زمانهای قدیم افسانههایی را درباره این منطقه شنیدهاند.
اولین شایعات درباره این منطقه از دهه ۱۹۳۰ شروع شد زمانی که خلبانی به اسم سارابیا مجبور شد تا به خاطر ناهنجاریهای رادیویی، فرود اضطراری داشته باشد. سارابیا یکی از خلبانهای این منطقه بود که در هنگام پرواز متوجه شد که در قسمتهایی از این بیابان هواپیما به درستی کار نمیکند، انگار چیزی جلوی درست کار کردن هواپیما را میگرفت. سالها گذشت تا اینکه در سال ۱۹۶۴، یکی از مهندسین شرکت نفت دولتی مکزیک به اسم «هری دی لا پنا» در حال بررسی بیابان بود تا محل مناسبی را برای لوله کشی نفتی به سمت ایالت «چی وا وا » پیدا کند. او در حال اکتشافات خود بود که ناگهان به منطقه سکوت رسید و متوجه این نکته شد که ارتباطات رادیویی او مختل شده است.
نخستین بار همین مهندس بود که به این منطقه لقب منطقه سکوت داد و از آن زمان تا به حال، همه این منطقه را به نام منطقه سکوت میشناسند. از آن جایی که او علاقه زیادی به کشف این مکان داشت بارها به این منطقه برگشت تا آن پدیده را تکرار کند. چیزی که او متوجه شد این بود که منطقه سکوت و این تداخلات رادیویی ثابت نیست و جای آن تغییر میکند به طوری که او دقیقا نتوانست منطقه تداخل رادیویی را مشخص کند. گزارشهایی که درباره تداخل امواج در این ناحیه به گوش میرسید باعث شد تا همه اینجا را به عنوان مکانی اسرار آمیز و عجیب بشناسند. اما اتفاقاتی که سالها بعد در این منطقه افتاد افسانهها و شایعات درباره این منطقه را روز به روز بیشتر کرد.
نتیجهای که نظریهپردازان به آن رسیدند این بود که در اینجا میدانهای مغناطیسی یک منطقه تاریکی را شکل دادهاند که هیچ تکنولوژی مدرنی در آنجا قابل استفاده نیست. در واقع اینجا جایی بود که بیسیم و رادیو از کار میافتادند و هیچ انتقال الکترومغناطیسی انجام نمیشد.
به غیر از داستانهایی که درباره نبود سیگنالهای رادیویی در این منطقه وجود داشت گزارشات عجیب دیگری هم از این ناحیه شنیده میشد. بعضی از آن ها قابل باور بودند اما برای بسیاری از آن ها هیچ توضیح مشخصی وجود نداشت. داستانهایی مثل دیدن نورهای عجیب و غریب و هواپیماهای مثلثی در آسمان تا ناپدید شدن افراد زیادی در این منطقه باعث شده که اینجا به یکی از عجیبترین مکانهای دنیا تبدیل شود. یکی از دلایلی که برای توجیه این منطقه آوردهاند اما هنوز به اثبات نرسیده این است که در این منطقه حجم زیادی از مواد مغناطیسی و اورانیوم هست که همین سطح زیاد مواد معدنی باعث شده تا در این منطقه هیچ سیگنالی وجود نداشته باشد.