اولین نکته ای که در باره مفهوم یلدا، سابقه، تاریخچه و سرگذشت آن می توان گفته این است که شب یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است که از زمان های گذشته تا به امروز در میان ایرانیان مرسوم بوده است.
مفهوم یلدا به طور کلی به زمانی بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اتلاق می شود.
ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام و تمدن ها، شب یلدا را جشن می گیرند. این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش تر و طول شب کوتاه تر می شود.
معنی و ریشه کلمه یلدا
واژه یلدا ریشه سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد است. منظور از تولد، ولادت خورشید، مهر یا میتراست که در آیین مهرپرستی و یا میترائیسم اهمیت بسیاری دارد.
رومیان این مفهوم را با عبارت ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر یاد می کنند.
تاریخچه جشن یلدا
مردم روزگاران دور که کشاورزی بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعی خو گرفته بودند ، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و نظم ستارگان تنظیم کنند.
به گفته محققان ریشه اصلی شب یلدا با این شکل زندگی و عادت های زیستی مردمان گذشته پیوند دارد.
مراسم شب یلدا
تاریکی، نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر به درازا می کشد، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون این شب فرا می رسید، آتش می افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند.
دراین شب مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می آوردند و سفره های مخصوص می گستردند و هرآنچه از میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه های خشک ،در سفره می نهادند.
سفره شب یلدا، «میَزد» نام داشت و شامل میوه های تر و خشک، ونیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، لُرک بود. این ها از لوازم همیشگی این جشن بود که به افتخار «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می شد.
اهمیت آجیل شب چله
در آیین های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده ها و فرآورده های خوردنی فصل و خوراک های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می زد» نیز نهاده می شد.
خوردنی های مناسب فصل که شامل آجیل و انواع میوه ها بود، به تناسب این ایام مصرف می شد که علاوه بر خواص و فوایدشان دارای شان سمبلیک و نمادین هم بوده و این یادگار از روزگاران کهن برای مردم ایران باقی مانده است.
گاهی پیش می آمد که ایرانیان برای شروع روز بعد تا صبح در دامنه های کوه های البرز به انتظار تابیدن خورشید بیدار می ماندند و در نیایشگاه های خود به نیایش مشغول می شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند.
ایرانیان شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود.
در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه و نه تحت امر انجام می شد.
در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می شد.
بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند زیرا آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می دانست .
ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز در برابر آن می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
همان طور که می دانیم برخی از این باورها و آیین ها و رفتارهای شخصی و اجتماعی هم اکنون هم در ایام نوروز و چهارشنبه سوری دیده می شود.