ضرب المثل های فارسی در ارتباط با خانه و مسکن در این نوشتار بررسی میشوند.
هرچه تاریخ تمدن کشوری بیشتر باشد، تعداد مَثَلهای آن هم بیشتر میشود. زبان شیرین فارسی نیز هزارانهزار ضرب المثل دارد.
ضرب المثل، سخن کوتاه و مشهوری است که به قصهای عبرتآمیز یا گفتاری پندآموز اشاره میکند و با گفتن ضرب المثل، دیگر نیازی به توضیح بیشتر دربارهی آن موضوع نیست.
در این نوشتار، سعی داریم ضرب المثلهایی را که در ارتباط با خانه و مسکن، در ادبیات فارسی آمده است، بررسی کنیم.
اجارهنشین، خوش نشینه: یعنی کسی که خانه ندارد میتواند به راحتی محل زندگیش را عوض کند. دلبستگی نداشتن به چیزی را نشان میدهد.
بخت یکبار در خونه آدم را میزنه: یعنی باید از فرصتها بیشترین استفاده را برد.
چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است: اول رسیدگی به وضعیت خود و خانواده و فراهم کردن آسایش آنها، سپس کمک به دیگران.
بالا خانهاش را اجاره داده: عقل و شعور ندارد. دیوانه شده.
خانه روشن کردن: اشاره به انسان درحال مرگ است که برای چند لحظه حالت سلامت و هوشیاری در او ظاهر میشود.
چاردیواری اختیاری: یعنی صاحبخانه هستم و اختیار تام امور خانهام را دارم.
ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﺱ ﻭ ﺑﺎﺩﯾﻪ ﻣﺲ: ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰﯼ بخواﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﺍﻣﮑﺎنات ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ.
شتری است که دَرِ خانه همه میخوابد: مسئله یا موردی مثل ازدواج و مرگ، که برای همه پیش میآید.
اما چرا از بین این همه حیوان، فقط شتر را میگویند که جلوی خانهی همه میخوابد؟ چون در قدیم، جنازه مردگان را سوار شتر میکردند و با گریه و شیون تا قبرستان میرساندند.
اثاث خونه به صاحبخونه: سر و وضع و اثاث خانه نشان دهنده سلیقه و روحیات صاحب آن است.
بار کج به منزل نمیرسد: با تقلّب و نیرنگ و خلاف نمیتوان کاری از پیش برد و یا آن کار نتیجه خوبی ندارد.
همچنین ضربالمثلهای دیگری در ارتباط با خانه هستند که معنی شفافی دارند، مانند:
خانه ای را که دو کدبانوست، خاک تا زانوست.
خانه دوستان بروب و در دشمنان را مکوب.