یک کارشناس بازار مسکن می گوید: با توجه به ثبات اقتصادی و نرخ سود بانکی انتظار نمیرود که بازار مسکن در نیمه دوم امسال جهش یابد و تورم مسکن متناسب با تورم عمومی خواهد بود.
محمدمهدی مافی افزود: نوسان های کم دامنه بازار مسکن به عنوان رونق یا دوران گذار از رکود ارزیابی نمی شود و در واقع با این آمار پایین معاملات، بازار مسکن وارد رونق نمیشود چرا که آمارها در کشور ما چندان دقیق نیست و نمیتوان روی آنها حساب کرد.
وی با بیان اینکه اگر دولت اقدام هایی در بخش مالی و فرادستی انجام دهد میتواند درتوسعه بازار مسکن و رونق کسب و کار موثر باشد، خاطر نشان کرد: اگر دولت باید در میزان سود سپردههای بانکی دوباره تجدید نظر و بانکها را موظف کند تا بخشنامههای قبلی را اجرا کنند، امید می رود که سرمایهها به تدریج وارد بازار مسکن شود.
این کارشناس درباره پیشبینی بازار مسکن در شش ماهه دوم امسال گفت: دولتهای یازدهم و دوازدهم نشان داده اند اقدام های خود را با تعقل بیشتری در مقایسه با دولتهای پیشین جلو میبرند. از دولت کارهای یک باره ندیدیم و به همین سبب ثبات اقتصادی در شرایطی مطلوب قرار دارد و پرداخت مطالبات پیمانکاران هم شاید بتواند به حوزه ساخت و ساز رونق دهد.
مافی همچنین با بیان این که اگر سود بانکی به همین شیوه باشد تاثیری محسوس در بازار مسکن ایجاد نمیشود و تورم مسکن به اندازه تورم عمومی خواهد بود تصریح کرد: به نظر من در شش ماهه دوم مصرفکنندگان واقعی به بازارمسکن ورود میکنند و بحث بورسبازی و سرمایهگذاری برای سود آوری در بازار مسکن منتفی خواهد شد.
این کارشناس مسکن با اشاره به این که موضوع مهم دیگر بخش مسکن تناسب ساخت و ساز با شرایط اقلیمی و جمعیتپذیری مناطق مختلف کشور است، تصریح کرد: نوار جنوبی کشور با توجه به دسترسی به آبهای آزاد و سهولت حمل و نقل ازتوانمندی مناسب برای ایجاد شهرهای جدید و توزیع جمعیت بهره مند است و هماکنون تمرکز جمعیتی کشور در کلانشهرهایی است که به میزان کافی آب ندارند؛ در حالی که سواحل مکران دارای تراکم بسیار پایینی از نظر جمعیت است و این موضوع در بخش سرمایهگذاری در حوزه مسکن بسیار مهم است.
وی همچنین نوسازی بافت فرسوده در بعضی نقاط را بدون مطالعات جامعه شناسانه دانست و افزود: متاسفانه حداکثر برنامه ای که در حوزه بافتهای ناکارآمد وجود دارد، دید مهندسی است که تخریب کنیم و دوباره بسازیم. به طور مثال در پروژه محلههای سیروس و هرندی این موضوع به چشم میآید که باعث شد بافت جمعیتی اطراف از بین برود و آنجا که معضل نقطهای داشتیم به کانون معضل تبدیل شد.